دانشمندان با استفاده از سلولهای مغز انسان، موفق شدند محاسبات زیستی را با علوم کامپیوتر و مهندسی یکپارچه کنند. محاسبات زیستی در حوزههای پیشرفتهای از زیست شناسی، مهندسی و علوم کامپیوتر عمل میکند. این حوزه بر استفاده از سلولها یا مولکولهایی مانند DNA یا RNA برای انجام کارهایی تمرکز دارد که به طور معمول توسط کامپیوترهای الکترونیکی انجام میشوند. دانشمندان پیشنهاد میدهند که یک کامپیوتر بیولوژیکی با میلیونها سلول مغز انسان ساخته شود که قابلیت اجرای بهتری نسبت به ماشینهای مبتنی بر سیلیکون را داشته باشد و در عین حال انرژی بسیار کمتری مصرف کند.
یک تیم بین المللی تحت رهبری دانشگاه جانز هاپکینز در بالتیمور، یک نقشه راه دقیق برای "هوش ارگانوئیدی" را در مجله "Frontiers in Science" منتشر کرد. این سختافزار شامل آرایههایی از ارگانوئیدهای مغزی ساختارهای عصبی سه بعدی کوچک است که با استفاده از سلولهای بنیادی انسان به حسگرها و دستگاههای خروجی متصل شدهاند و با استفاده از یادگیری ماشینی، دادههای بزرگ و تکنیکهای دیگر آموزش داده شدهاند.
هدف استفاده از محاسبات زیستی چیست؟
هدف اصلی استفاده از محاسبات زیستی، تقلید سختافزارها از سیستمهای بیولوژیکی بدن و استفاده از آنها برای نیازهای محاسباتی است. این هدف میتواند شامل موارد زیر باشد:
• استفاده از DNA یا RNA به عنوان وسیلهای برای ذخیره سازی اطلاعات و پردازش دادهها.
• اتصال نورونها به یکدیگر مشابه نحوه اتصال آنها در مغز انسان.
• طراحی سختافزار محاسباتی از سطح ژنوم به بالا.
سلولها در محاسبات بسیار قدرتمندتر از بهترین رایانهها هستند. به عنوان مثال:
• سلولها دادهها را در DNA ذخیره میکنند.
• سلولها ورودیهای شیمیایی را در RNA دریافت میکنند (ورودی داده).
• سلولها عملیات پیچیده منطقی را با استفاده از ریبوزوم انجام میدهند.
• چالش اصلی در مهندسی زیست محاسباتی، دستیابی به سطح دانهای از کنترل واکنشهای بین ترکیبات آلی مانند DNA یا RNA است.
استفاده انسانها از گجتهای مختلف
انسانها بدون اینکه بدانند، از گجتهای مختلفی استفاده میکنند که الگوها و مفاهیمی را که قبلا توسط مادر طبیعت به طور طبیعی ثبت و تکمیل شده است، به خوبی پیاده سازی میکنند. همچنین موجودات زنده فرآیندهای فیزیکی پیچیدهای را بر اساس اطلاعات دیجیتال انجام میدهند. این واقعیت برای کامپیوترها و نرمافزارها نیز صادق است. DNA به عنوان مهمترین مولکول زندهی شناخته شده در ادامه مطلب...
هوش جامع مصنوعی (AGI) یک عامل هوشمند فرضی است که میتواند هر کار و فکری را که انسان یا سایر حیوانات میتواند درک کنند و یاد بگیرند را انجام دهد. توسعه AGI هدف اولیه برخی از تحقیقات هوش مصنوعی میباشد که برای چندین شرکت هوش مصنوعی مانند: OpenAI، DeepMind و Anthropic، یک موضوع رایج در تحقیقات علمی تخیلی و آینده است.
از آنجا که AGI تقریبا هدف بینهایتی دارد و به تلاش برای شبیهسازی هوش انسانی میپردازد. این حوزه تحقیقاتی مواجه با چالشهای بسیاری است. برای رسیدن به AGI، مسائلی مانند: درک زبان طبیعی، تصویربرداری سه بعدی، استدلال منطقی و حل مسئله باید به خوبی حل شوند. هوش مصنوعی عمومی دارای پتانسیل بالقوهای برای تحولات جهانی و تغییر شکل صنایع و جوامع میباشد، تحقیقات بیشتری بر روی این حوزه نیاز است. با پیشرفت تکنولوژیهای هوش مصنوعی و افزایش قدرت محاسباتی، امیدواریم برای دستیابی به هوش جامع مصنوعی که قادر به حل مسائل پیچیده از جمله مسائل اجتماعی و علمی است نزدیکتر شویم.
جدول زمانی توسعه AGI همچنان موضوع بحثهای مداوم بین محققان و کارشناسان است. برخی معتقدند ممکن است در سالها یا دهههای آینده امکان پذیر باشد. برخی دیگر معتقدند ممکن است تا یک قرن یا بیشتر طول بکشد و اقلیتی معتقدند که ممکن است هرگز چنین نشود.
هوش جامع مصنوعی
یک هوش جامع مصنوعی در واقع ماشینی است که میتواند دنیای اطراف خود را مانند یک انسان درک کند و دارای ظرفیت و گنجایش مشابه برای انجام تسکها و کارهای مختلف میباشد. در حال حاظر هوش مصنوعی عمومی وجود ندارد اما میتوان رد پای آن را در داستانهای تخیلی از قرن پیش مشاهده کرد. داستانهای تخیلی و فیلمهایی که راجب هوش مصنوعی وجود دارند به طور گستردهای با آنچه که در واقعیت وجود دارد بسیار متفاوت هستند، البته که بیشتر آنها علاقه دارند تا تصور ذهنی غلط در مورد ماشینهای هوشمندی که قرار است انسانها را ریشه کن کنند یا به بردگی بکشند بسازند. در چنین داستانهایی هوش مصنوعی اغلب به شکل موجودی بیتفاوت و بیرحم نسبت به درد و رنج انسان یا حتی خواهان نابودی بشر نشان میدهند.
چقدر تا پیدایش هوش جامع مصنوعی فاصله داریم؟
اگر چه از نقطه نظر تئوری این احتمال وجود دارد که بتوان توانمندیهای مغز انسان را شبیه سازی کرد، اما در زمان حال حاظر انجام این کار میسر نیست. به همین دلیل از نظر عقلانی ما میتوانیم با یک جهش به AGI دست پیدا میکنیم. هر چند از نظر نقطه زمانی سرعت تحقیقات در زمینه هوش مصنوعی و توسعه قابلیتهای کنونی به معنای آن است که ما به نقطه عطفی رسیدهایم. جامعه تحقیقاتی با دست آوردهایشان در زمینه هوش مصنوعی عمومی میتوانند همه را شگفت زده کنند. همانطور که برخی از کارشناسان پیش بینی کردهاند دستیابی به AGI میتواند تا سال 2030 میلادی امکان پذیر شود. در یکی از تحقیقاتی که ادامه مطلب...
ساختن یک نرمافزار یک فعالیت بزرگ است و به همین دلیل، تیمهای محصولات دیجیتال بر روی چرخه حیات توسعه نرمافزار (SDLC) تکیه میکنند. توسعه نرمافزار یک فرآیند تکراری است که برای پروژههای نرمافزاری که از چندین مرحله برای ساخت و اجرای برنامههای نرمافزاری تشکیل شدهاند، پیروی میشود. SDLC به بهبود و اندازهگیری فرآیند کمک میکند و امکان تحلیل و بررسی توسعه نرمافزار در هر مرحله را فراهم میکند. چرخه حیات توسعه نرمافزار (SDLC) اصطلاحی است که در صنعت نرمافزار برای توصیف فرآیند ایجاد یک محصول نرمافزاری جدید استفاده میشود. برنامه نویسان نرمافزار از آن به عنوان یک راهنما استفاده میکنند تا مطمئن شوند نرمافزار با هزینههای کمتر و کیفیت بالاتر در زمان کمتری تولید شود.
چرخه حیات توسعه نرم افزار چیست؟
چرخه عمر توسعه نرمافزار (SDLC) یک فرآیند ساختار یافته است که امکان تولید نرمافزار با کیفیت بالا و کم هزینه را در کمترین زمان ممکن فراهم میکند. هدف SDLC تولید یک نرمافزار برتر است که تمام انتظارات و خواستههای مشتری را برآورده کند و از آن فراتر هم برود. چرخه حیات توسعه نرم افزار یک طرح تفصیلی را با مراحلی که هر کدام شامل فرآیندها و تولیدات مشخصی هستند، تعریف و ترسیم میکند. پایبندی به SDLC سرعت توسعه را افزایش میدهد و خطرات پروژه و هزینههای مرتبط با روشهای جایگزین تولید را به حداقل میرساند.
چرخه حیات توسعه نرم افزار چگونه ایجاد شد؟
در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰، علم کامپیوتر به سرعت پیشرفت کرد. این پیشرفت سریع منجر به ایجاد یک چارچوب تولید شد که در نهایت به توسعه چرخه حیات نرمافزار (SDLC) که امروزه میشناسیم، تبدیل شد. قبل از دهه ۱۹۵۰، محاسبات به اندازه کافی پیچیده نبودند تا نیاز به یک رویکرد دقیق مانند SDLC داشته باشند. با افزایش پیچیدگی و مقیاس برنامه نویسی، مفهوم برنامهنویسی ساختاریافته ظهور کرد. با گذشت زمان، برنامهنویسی ساختاریافته نیاز به مدلهای توسعه تاکتیکی بیشتری داشت، بنابراین SDLC آغاز شد.
چرا چرخه حیات توسعه نرم افزار مهم است؟
SDLC یک چارچوب استاندارد ارائه میدهد که فعالیتها را تعریف میکند.
• به برنامه ریزی، برآورد و زمان بندی پروژه کمک میکند.
• ردیابی و کنترل پروژه را آسانتر میکند.
• باعث افزایش دید در تمام جنبههای پروژه برای همه ذینفعان میشود.
• به سازمانها کمک میکند تا پیشرفت خود را نسبت به اهداف خود اندازه گیری کنند و مطمئن شوند که همه چیز در مسیر درست قرار دارد.
• سرعت توسعه را افزایش میدهد.
• روابط مشتری را بهبود میبخشد.
• اشتباهات پروژه را کاهش میدهد.
• هزینههای مدیریت پروژه و هزینه کلی تولید را کاهش میدهد.
نقش امنیت در چرخه حیات توسعه نرم افزار
مفهوم اولیه و ایجاد SDLC در واقع به ادامه مطلب...